نوحه ی حسین بی کفن

نوحه ی حسین بی کفن
السلامُ اَلسلام بر حسین بی کفن
السلامُ اَلسلام بر حسین بی کفن.
سبط پیغمبر بود، این حسین بی کفن؛ السلام‌ السلام بر حسین بی کفن.
زاده ی خَیرُ النّسا، این حسین بی کفن، السلام السلام بر حسین بی کفن.
باب او باشد علی،
فاتح خیبر علی،
فاتح خندق علی، قاسم جنت علی،
قاسم دوزخ علی،
کشته ی دشت بلا، جسم او از سر جدا، این حسین بی کفن،
السلام السلام بر حسین بی کفن.
زیر نیزه و سنان،
زیر شمشیر و کمان، خفته در دشت بلا، بی سر و بی جان امان،
آن سر رعنای او، دست دشمن پر ز خون،
بر لبش ذکر خدا، این حسین بی کفن، السلام السلام بر حسین بی کفن.
خیمه هایش در عزا، یاورانش جان فدا، خفته در خاک بلا، بی سر و بی ادعا،
آن علی اکبرش، تکه تکه پیکرش، باب او اندر بَرَش، این حسین بی کفن، السلام السلام بر حسین بی کفن.
آن علمدارش جدا، گشته دستانش از او،فرق خونین و تنش، پاره پاره از عدو، تفته در خون جمله گی یاورانِ بی سرش، همره مولای خود، این حسین بی کفن، السلام السلام بر حسین بی کفن، السلام السلام بر حسین بی کفن.
نصرت الله جمالی ۴ محرم ۱۴۳۴ برابر با ۱۳۹۱/۸/۲۹

نوحه ی خون خدا

نوحه ی خون خدا:
ای حسین ای مظهر نور خدا
صد سلام ما به تو خون خدا

یکه و تنها در این دشت بلا
سبط پیغمبر میان اشقیا

جمع یارانش به خون غلتیده اند
دشمنانِ تشنه ی خونش، به پا

نیزه ها و دشنه ها بر گِرد او
تا بریزند خون او بهر خدا!!!

خنجر و شمشیرشان اندر هوا
تا زنند بر پیکر خون خدا

تا سرش را از تنش بر افکنند
جسم صد چاکش به زیر سُمّ و پا

بِسم دین کردند حسین ما شهید
سیل خون جاری به دشت نینوا

اهل بیتش را اسارت می برند
بعد او آتش میان خیمه ها
۱۵/۵/۱۴۰۱
۸ محرم ۱۴۴۴
نصرت الله جمالی