خرد در شاهنامه با چاشنی احادیث قسمت چهارم

*انسان دانا عجولانه تصمیم نمی گیرد:

انسان خردمند همیشه با درنگ و تأنّی کاری را که می خواهد انجام دهد، برخورد می کند تا گرفتار دشواری نگردد و ناخواسته برای خود آبرو ریزی و ننگ بار نیاورد.پس و پیش کار را بررسی می کند تا بعد در مخمصه نیافتد؛ خردِ او، چراغِ روشنگر اوست. دانایی اش نمی گذارد به کژراهه روَد. در این باب احادیث از بزرگان دین و اشعاری از حکیم طوس پیشکش به شما. امام علی فرمود::

- فِی العَجَلَةِ النَّدامَةُ ؛ فِی الأنائَةِ السَّلامَةُ(غررالحکم ترجمه ی انصاری فصل 58 ص 515): پشیمانی به خاطر شتاب برای انجام کاری است؛ با طمأنینه وآهستگی وارد شدن درکاری به سلامتِ انجام آن خواهید رسید.

- فِی العَجَلِ عِثارٌ(غررالحکم ترجمه ی انصاری فصل 58 ص 512): شتابزدگی عامل لغزش است.

- راکِبُ العَجَلَةِ عَلَی الکَبوَةِ (غررالحکم ترجمه ی انصاری فصل 36 ص420): کسی که با شتاب براند بر لبه ی پرتگاه است.

- اِیّاکَ وَالعَجَلَ فَإنَّهُ عُنوانُ الفَوتِ و النَّدَمِ(غررالحکم ترجمه ی انصاری فصل 5 ص 147): از شتاب کردن در کارها به دور باش که سرآغاز نابودی آن کار و پشیمان شدن خواهد بود.

- إحذَروا العَجَلَةَ فَإنَّها تُثمِرُ النَّدامَةَ(غررالحکم ترجمه ی انصاری فصل 4 ص141): از عجله کردن بپرهیزید زیرا پشیمانی به بار می آورد.

- اَلتَّأنّی فِی الفِعلِ یُؤمِنُ الخَطَلَ(غررالحکم ترجمه ی انصاری فصل 1 ص47): برای انجام کاری با آهستگی پیش رفتن انسان را از لغزش باز می دارد.

- رُدُّوا البادِرَةَ بِالحِلمِ(غررالحکم ترجمه ی انصاری فصل 36 ص421): برای انجام کارها شتابزدگی را به بردباری برگردانید.

- رَوِّ قَبلَ الفِعلِ کَیلا تُعابَ بِما تَفعَل(غررالحکم ترجمه ی انصاری فصل 36 ص424): پیش از انجام کاری در باره اش فکر کن تا ملامت نشوی.

اشعار حکمت آمیز فردوسی چه زیباست:

که دانا به هر کار سازد درنگ = سر اندر نیارد به پیکار و ننگ

به هر کار بهتر درنگ از شتاب = بمان تا برآید بلند آفتاب

درنگ آورد راستیها پدید = ز راه خرد سر نباید کشید

که دانا به هر کار سازد درنگ = سر اندر نیارد به پیکار و ننگ

هر آن کس که باشد خداوندگاه = میانجی خرد را کند بر دو راه

ز راه خرد ایچ گونه متاب = پشیمانی آرد دلت را شتاب

فزونیش هر روز افزون شود = شتاب آورد دل پر از خون شود

دل و مغز را دور دار از شتاب = خرد را شتاب اندرآرد به خواب

نه تیزی نه سستی به کار اندرون = خرد باد جان ترا رهنمون

سخن گوی و بشنو ازیشان سخن = کسی تیز گردد تو تیزی مکن

خردمند باید دل پادشا = که تیزی و تندی نیارد بها

شتاب و بدی کارِ آهرمنست = پشیمانی جان و رنج تنست