آيا روش تکفيري ها که همه را کافر مي دانند، درست است؟
آيا روش تکفيري ها که همه را کافر مي دانند، درست است؟
درصحيح مسلم آمده است كه روزي اميرالمؤمنين علي(ع) از رسول خدا پرسيد، يا رسول الله تا چه حدّ با كفار جنگ را ادامه دهيم؟ حضرت پاسخ دادند با آنان تا هنگامي كه شهادتين را بر زبان جاري نمايند، نبرد كن و پس از گفتن«لا اله الاالله ، محمد رسول الله» ريختن خون آنان و گرفتن اموال شان ممنوع است.( صحيح مسلم، مسلم بن حجاج نيشابوري، ج8ص121، بيروت، دارالفكر.)
هارون الرشید نيز مثل تکفيري ها عمل کرد:
حکایتی را جوامع الحکایات ص 143 برایتان نقل می کنم: «زن حجّامه یا حجامتگری را نزد هارون آوردند :هارون گفت : ای دشمن خدا تو بی دین و بد سرشت و خوش ظاهرهستی !
گفت نه! من چنین نیستم که نماز واجب و نماز نافله و مستحب به جا آورده ام! و کار نیک انجام می دهم. هارون گفت ای پشت کننده ی به دین و بخت برگشته؛ آن قدر ترا میزنم تا اقرار کنی!
او در جواب گفت: اگر این کار را بکنی برخلاف دستور پسرعموی خود، پیامبر اسلام، رفتار می کنی زیرا او شمشیرمی زد تا کافران به مسلمانی اقرار کنندولی تو چوب می زنی تا به کافری اقرار کنند! هارون از این سخن جا خورد و او را رهاکرد» (برگرفته از داستان های جوامع الحکایات محمدعوفی به قلم محمد محمدی اشتهاردی ص 143 قم انتشارات شکوری)
درصحيح مسلم آمده است كه روزي اميرالمؤمنين علي(ع) از رسول خدا پرسيد، يا رسول الله تا چه حدّ با كفار جنگ را ادامه دهيم؟ حضرت پاسخ دادند با آنان تا هنگامي كه شهادتين را بر زبان جاري نمايند، نبرد كن و پس از گفتن«لا اله الاالله ، محمد رسول الله» ريختن خون آنان و گرفتن اموال شان ممنوع است.( صحيح مسلم، مسلم بن حجاج نيشابوري، ج8ص121، بيروت، دارالفكر.)
هارون الرشید نيز مثل تکفيري ها عمل کرد:
حکایتی را جوامع الحکایات ص 143 برایتان نقل می کنم: «زن حجّامه یا حجامتگری را نزد هارون آوردند :هارون گفت : ای دشمن خدا تو بی دین و بد سرشت و خوش ظاهرهستی !
گفت نه! من چنین نیستم که نماز واجب و نماز نافله و مستحب به جا آورده ام! و کار نیک انجام می دهم. هارون گفت ای پشت کننده ی به دین و بخت برگشته؛ آن قدر ترا میزنم تا اقرار کنی!
او در جواب گفت: اگر این کار را بکنی برخلاف دستور پسرعموی خود، پیامبر اسلام، رفتار می کنی زیرا او شمشیرمی زد تا کافران به مسلمانی اقرار کنندولی تو چوب می زنی تا به کافری اقرار کنند! هارون از این سخن جا خورد و او را رهاکرد» (برگرفته از داستان های جوامع الحکایات محمدعوفی به قلم محمد محمدی اشتهاردی ص 143 قم انتشارات شکوری)
+ نوشته شده در دوشنبه چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:11 توسط نصــــرت الله جـــــمالي
|
تصویری از خرداد ماه 1390 - زندگینامه علمی: