10 -  "دور شدن از رحمت خدا" ازعوامل سقوط فرادستان از فرودستان-4

ح : پيمان شكنان
عهد وپیمان، شامل هرگونه سخنی است که با مردم در میان گذاشته می شود و باعث جذب دیگران به آن مسؤول یا سخنران یا نماینده و حاکم می شود تا آن خواسته برآورده شود. به اصطلاح مردم "قول" هایی که احزاب و شخصیت ها برای گرایش مردم به خود مطرح می کنند تا بتوانند رأی مردم را برای خود گردآورند و آنان را پشتیبان خود قرار دهند. این روش, "عهد و پیمان با مردم" است. در کتب حدیث برادران اهل سنت و شیعه این حدیث آمده: "المُسلِمونَ عندَ شُروطِهِم" یا "المُؤمنونَ عندَ شُروطهم" که به عنوان یک "قاعده فقهی" مطرح است. البته با توجه به این نکته که مؤمنان باید به شرط هایی که با دیگران می بندند، "پای بند" باشند و به اصطلاح معروف: آن ها "لازمُ الوَفا" یند؛ باید در انجام آن وفادار باشند؛ خلاف آن، رفتار نکنند.
قرآن نیز از مؤمنان همین انتظار را دارد:
«...وَالْمُوفُونَ بِعَهدِهِم إِذَا عَاهَدُواْ ... (بقره / 177): ... وآنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارند ...».
 یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوفُوا بِالعُقُودِ... (مائده/1): ای کسانی که ایمان آورده اید، به پیمان خود عمل کنید.
الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهدِ اللّهِ وَلاَ يِنقُضُونَ الْمِيثَاقَ(رعد/20): همانان كه به عهد خود با خدا وفا دارند و پیمان استوار [خود] را نمى‏شكنند.
 نکته ی دیگراین که: پُرمسلّم است مؤمن بر خلاف قانون خدا با کسی شرط و پیمانی نمی بندد که اگر چنین کند دیگر، مؤمن نخواهد بود.
امضای پیمان های بین المللی و قرارداد ها، و عهدنامه ها بین کشورها در این "عهد و پیمان مردمی" جای می گیرد.
"عهد و پیمان خدایی" که عهدی ست بین انسان و خدا. آفریدگار جهان در قرآن از پیمان خود با انسان ها می گوید که آنان به آفریدگار خود قول داده اند که شیطان پرست نشوند!: أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿یس/60﴾: ای فرزندان آدم! آيا با شما پيمان نبستم که شيطان را نپرستيد؟ زيرااو دشمن آشکار شماست.
از روز "الست"  تا ورود آدم بعد از هبوط، چه انسان هایی که خداوند همه نوع ابزار قدرت و آسایش در دنیا به آنان داد و انسان ها به جای شکر گزاری به ستم برخلاف مسیر خدا گام برداشته و شیطان با دوستی دشمنانه با او، افسار حیوانی آنان را گرفته و به هرجاکه می خواست می کشاند: رشته ای بر گردنم افکنده دوست / می کشد آنجا که خاطرخواه اوست.
این دسته از انسان ها پیمان شکستند و ایمانشان به نفاق، مسیر اصلاحشان به فساد و رستگاریشان به زیانکاری تبدیل شد:
الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (بقره/27): كسانى كه بعد ازمحکم پيمان بستن، نقض عهد خدا مى كنند؛ و آنچه را كه خدا به پيوستنش فرمان داده، می برند و در زمين فساد و تبهکاری مى كنند از زيانكارانند...
عهد و پیمان خدایی در نزد عقل و دین ازجايگاه ويژه ای برخوردار است وانسان ملزم به انجام آن است. وفاى به عهد از صفات خدا و روش خردمندان شناخته شده و نقض عهد، برون رفت از حق و به عبارتی "فسق" است که راه اندازی فساد در جامعه را در پی دارد و لعن خدا را درچنین طی مسیری برای شخص پیمان شکن، خواهد داشت:
وَ الَّذِينَ يَنقُضونَ عَهدَ اللَّهِ مِن بَعدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصلَ وَ يُفْسِدُونَ في الأَرْضِ أُولَئك لهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لهُمْ سوءُ الدَّارِ(رعد/25): و كساني كه پيمان خدا را پس از محكم كردنش مي‏شكنند و چيزي را كه خدا به پيوستن آن فرمان داده مي ‏گسلند ، و در زمين فساد وتباهي راه می اندازند، برای شان لعنت و دوری از رحمت خداست و بد خانه ی [ابدی] براي آنان است.
از طرف دیگر خداوند جهان نیز با خود عهد و پیمانی دارد که حکومت و رهبری جامعه و پیشوایی را به ستمگران واگذار نمی کند؛ هرکجا ستمگرانی قدرتمدار باشند به آفریدگار جهان ربطی ندارد اگر چه آنان سلطنت خود را موهبتی الهی دانسته اند: وَإِذِ ابْتَلَى إِبرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي؟ قَالَ لاَ يَنَالُ عَهدِي الظَّالِمِينَ(بقره/124): و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى آزمود، و وى آن همه را [آن طور که خداخواست] به انجام رساند، [خدا به او] فرمود: من تو را پيشواى مردم قرار دادم. [ابراهيم‏] پرسيد: «از دودمانم [چطور]؟» فرمود: پيمان من به بيدادگران نمى‏رسد.(آیه ترجمه ی فولادوند با تغییر)

با توجه با آيات قرآن و دقت نظر در آنها خيال ما راحت نمي شود که با به جاآوردن نماز، دعا و هميشه چانه خود را به ذکر جنباندن، انسان به جايگاهي که شايسته ي رحمت خدا و به خوشبختي جاويدان بعد از مرگ نمي رسد و نبايد دل به اين ها خوش کرد؛ بايد به عهد و پيمان ها پايبند بود و خود را موظف به انجام آن دانست تا از زمره زيانکاران يا به اصطلاح قرآن: "خاسران" و "ملعونان" نگشته که از ياران و حزب شيطان باشيم آن هم با پيشاني پينه بسته از عبادت!: اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُوْلَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ(مجادله /19): شيطان بر آنان چيره شده و يادخدا را فراموششان کرده؛ آنان حزب شيطانند. آگاه باش كه حزب شيطان همان زيان ديدگانند.

ياد خدا "لقلقه"ي زبان نيست؛ ياد خدا اين است که :خدا را بر تمام کردار آشکار و نهان خود "ديدبان" و ناظر بدانيم.

(شايان ذکر است: اين گروه با منافقان هم کردارند ولي به لحاظ اهميت عهد و پيمان، جدا مطرح گرديد.)