چرا سردمداران، صاحب نظران منتقد را نمی خواهند و بله قربانگو می خواهند‌؟ به شعری که همینک آمد توجه فرمائید و به نصیحتم گوش کنید :
چو خواهی رسی بر مقام بلند
همیشه زبان بر ستایش ببند

نما چاپلوسی فرادست خود
سخن باب طبعش بگو بهر خود

ترا نوکرِ خود بداند رئیس
زبان بسته دار و به دل هیس هیس

به خود هیس گو تا نگویی سخن 
بگو بابِ میلش، سخن در سخن
 
از اینجا شوی نور چشم 
مدیر 
روی پله های ترقی چو شیر

همیشه "بله" گو  و "قربان" پِیَش(پی اش)
مزن برخلاف سخن در پِیَش

مکن " نقد" ها بر کلام مدیر 
خلافش مرو تا نگردی به زیر

زمانه چنین رسم دارد عیان 
فرادست گشته ، خدای شهان
نصرت الله جمالی ۷/۱۲/۱۳۹۹